تلافی می کنم
آمدی جانم، تلافی می کنم
در خیالم نقشه بافی می کنم
وزنِ خود را شک نکن در خانه ات
با غذا خوردن اضافی می کنم
آمدی آتش به جانم هِی زدی
روی اعصابم نشستی، نِی زدی
چتر بودی، شاد بودی، زین سبب
دوغ بود اما تو همچون مِی زدی!
چشم هایت گوئیا سیری نداشت
در گُزیدن هیچ تأخیری نداشت
این همه خوردی و خوردن روی هم
توی ذهنم هیچ تفسیری نداشت
لقمه اندر لقمه با هم می زدی
بر دلِ زارم تو ماتم می زدی
صرفه جویی چون شود بهرِ زمان،
لقمه را با حالتِ خَم می زدی!!
آن شکم گو تا چه حد جایش شود؟
این همه جا از چه پیدایش شود؟
رحم بر جانت ندارد آن شکم
پس چگونه رحم بر مایش شود؟!*
چون تو بهرِ سفره جلادی نبود
در شکارِ لقمه صیادی نبود
آمدی ویران نمودی خانه ام
از دلِ زارم بگو یادی نبود؟؟؟
ساکتم اما تلافی می کنم
در خیالم نقشه بافی می کنم
وزنِ خود را شک نکن در خانه ات
با غذا خوردن اضافی می کنم
*: چگونه بر ما رحم می کند؟
#ساکت_خراسانی
#مرتضی_محمودی
ashaareman.blog.ir
#instagram:mortezamahmoudi65
- ۹۶/۰۵/۲۰