اشعار من

سروده های مرتضی محمودی در زمینه های مختلف (استفاده با ذکر منبع مجاز است)

اشعار من

سروده های مرتضی محمودی در زمینه های مختلف (استفاده با ذکر منبع مجاز است)

مشخصات بلاگ

سروده های مرتضی محمودی در زمینه های مختلف طنز، کلاسیک، ترانه، فولکوریک و ... (استفاده با ذکر منبع مجاز است)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

بی تو نفس کشیدنم حرومه ....... آه میدونم بی تو کارم تمومه
تو رو میخوام من عزیزم ناز من ....... آره تو هستی عشق و دمساز من
گلم تو هستی فکر هر روز من ....... عشق تو شد بلای جانسوز من
وقتی تو رو دارم دیگه هیچ غمی ....... نیستش برام نه دیگه هیچ ماتمی
میخوام که باشی تو با من همنفس ....... وقتی تو نیستی جای من تو قفس
وقتی میای آزادی با تو میاد ....... غصه دیگه دووم نداره زیاد
غصه میره وقتی میای خوب من ....... شادی با خود میاری محبوب من
عشقی که هست از تو درون دلم ....... بیقرارم کرده منو ای گلم
بیقرار از دوری تو میخونم ....... خوندنِ از تو شده چون درمونم
دوریِ تو کرده منو بیقرار ....... راهی نمونده واسه من جز فرار
فرارِ از این همه دلواپسی ....... میام به سوی تو نه دیگر کسی


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۴۱

در این ارسال از یکی از غزل های خواجه حافظ شیرازی استفاده کردم.

بدین صورت که در تمامی ابیات، مصرع اول از غزل 475 حافظ و مصرع دوم از خود بنده می باشد.

سعی کردم که وزن غزل حافظ هم رعایت بشه.

این هم متن اصلی غزل حافظ: غزل شماره 475

============================

گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی

من هرچه که دیدم، تو به او هیچ نمانی

 

شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم

با یک لَگَن از شهد نتوان خورد، تو آنی

 

تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه

پرپر بِشَود غنچه کُنی باز دهانی

 

صد بار بگفتی که دهم زآن دهنت کام

صد بار بگفتم که فرو بند زمانی

 

گویی بدهم کامت و جانت بستانم

من کام نخواهم که شدم پاک روانی

 

چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند

بَربَند چِشَت را که تو خود قاتل جانی (ای وای چه گویم که چقدر چشم چرانی)

 

چون اشک بیندازیَش از دیده مردم

زیرآب زنی، عاقبتش هیچ ندانی


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۰۹

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

و یا ذاتش بُوَد، مردانه سرد است


تو گویی قصد دارد جان بگیرد

ازینرو شاید او مستانه سرد است


بُرون از خانه، سرما، توی آن نیز

شدیداً چون بُرون از خانه سرد است


چو یک پروانه دیدم گِردِ یک شمع

شدم نالان که این پروانه سرد است


کبوتر بچه دیدم بَق بَقو گفت

گمانم شِکوِه دارد لانه سرد است


زِ اخباری شنیدم من که می گفت

هوا این روزها جانانه سرد است


یکی سامانه از آن سوی کشور

ورودی دارد و سامانه سرد است


نه سر دارد نه سامان حال این جوّ

به جبرِ قافیه، شاهانه سرد است


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۲۷

دوش مرا خواب خوشی دست داد

بود جهان nice و پر از عدل و داد

 

قیمت هر چیز درآن واقعی

در ره تولید نَبُد مانعی

 

ارزش پولیش سقوطی نداشت

قیمت اجناس شروطی نداشت

 

جنس درآنجا همه made in وطن

هیچ نبود از نوع چینی سخن

 

دود و دم از بیخ فنا گشته بود

جنگلِ سرسبز برایش چو هود

 

منصب خالی عجبم را گرفت

هیچ مدیری نَبُد آنجا خِرفت

 

فیش مدیران همه با عدل و داد

هیچ کجا فیش نجومی نداد

 

رونق اگر بِه بُده در اقتصاد

حاصل حرکت بُده نی حرف و داد

 

دکترِ آنجا زیرِ میزی نبود

در پی دریافت چیزی نبود

 

مردم آنجا همه قانون مدار

سجن تهی بود و نَبُد کس به دار

 

جرم و جنایت شده در حدِّ صفر

(وای! نَبُد قافیه هم قدِّ صفر!)

 

بین دو خط حرکتِ ماشین بُوَد

آخرِ فرهنگ و هنر این بُوَد

 

حرکت لایی نه و ویراژ هم

هم سوخو پیدا نه و میراژ هم

 

حقِّ تقدم مَلَکِ ذهنشان

این قلمش بود ز خوبی نشان

  

صنعت خودرو چه شکوفا شده است

نقش عظیمش عجب ایفا شده است

 

خودروی مرغوب چو دادِه بُرون

خودروی بیگانه نباشد فزون

 

وعده ی واهی دگر آنجا نبود

قول دروغین که ندارد وجود

 

معنی 100 بود همان صد، همان

رفعِ تحاریم بماند، امان

 

گِل نگرفتند درِ هسته ای

رَد بشوم ... فکر کنم خسته ای

 

خوابی چنین هرگز ندارد تَهی

از طرفی، کرده بیان ابلهی

 

هست مگر منطقه با این بیان

یا که اگر هست، بُوَد در جنان

 

در وطنم نیست ... ولی باورم:

هرچه بُوَد، عشق فقط کشورم.


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۱۶ دی ۹۵ ، ۲۰:۳۸

بیا با عشق و محبت، دنیامونُ ما بسازیم
دنیایی از عشقُ شادی، واسه فردا ها بسازیم

بیا هم نفس بشیمُ، شعر زندگی بخونیم
چه تو سرما چه تو گرما، همیشه با هم بمونیم

عزیزم برای قلبم، تو همیشه بهترینی
من برات ساده و صافم، من همینم که می بینی

تو رو دوست دارم فراوون، همیشه من از ته دل
شدم مجنونِ تو خوبم، نه دیگه نمیشم عاقل

نمیشم یه لحظه فارغ، من از فکر تو عزیزم
تو فکرم که گل بچینم، تا بیام به پات بریزم

زندگی برام چه زیباست، وقتی تو باشی کنارم
دیگه من غمی ندارم، اگه که تو باشی یارم

تو چه خوبی چه قشنگی، تو چه دوس(ت) داشتنی هستی
اگه پیش من بمونی، سَرَمُ میدم دو دستی


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۳۰

تا به کِی ای خوبِ من خود را زِ من پنهان کنی؟

تا به کی پیش همه چشمِ مرا گریان کنی؟

 

گفته ای پیشت بمانم حرفی از رفتن نبود

تا به کی گویی که این اما دریغا آن کنی؟

 

رفـتنت آتش زده بر قلبِ من جانا بگو

تا به کی خواهی که اینگونه مرا نالان کنی؟

 

گفته بودی وضعِ من سامان شود دل بد مکن

تا به کی حالِ خرابم را چنین سامان کنی؟

 

حالِ من را دیده ای رسمِ وفاداری نبود

تا به کی خواهی غمم را اینچنین درمان کنی؟


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۰۱ دی ۹۵ ، ۱۸:۲۱

در سری اشعار کاریپیکاتور، عکس هایی درنظر گرفته شده و برای آنها دوبیتی شعر طنز سروده می شود:


کاریپیکاتور 1-1

گل عقل را همه چیدند و ما نه     تصادف را همه دیدند و ما نه

عبور safe را از روی جاده          همه احشام فهمیدند و ما نه


کاریپیکاتور 1-2

کنار در نشستم تا بیایی             به راهت چشم بستم تا بیایی

بسان عکس این آقای گربه         به روی هم دو دستم تا بیایی


کاریپیکاتور 1-3

یکی سر و یکی سامان پسندد      یکی درد و یکی درمان پسندد

شدم لنگ در هوا از دست مامان   پسندم آنچه را مامان پسندد


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۰۱ دی ۹۵ ، ۱۷:۰۸

به مناسبت سالگرد اجرای برجام (1 دی 1394)، شعری که پارسال در این باره گفتم براتون مینویسم، باشد که خوشتان آید :)

-----------------------------------------------

«یوسف گم گشته باز آید به کنعان، غم مخور»
می رسد تحریم ها روزی به پایان، غم مخور

خودروهایی کز همان تحریم ها گشته گران
بعد رفعش می شود بسیار ارزان، غم مخور

چون که حتی آبِ خوردن باشد اندر بندِ آن*
این توافق می دهد دستور باران، غم مخور

من شنیدم از ظریفی: «رفعِ تحریم، ماهِ دی»**
می شود اینک بهاری در زمستان، غم مخور

خانه ای ارزان ببینی بعدِ عمری در وطن
پول در جیبت شود رودی خروشان، غم مخور

مرغ هم چون گوشت از عرشِ گران آید به زیر
زیرِ پایت هم شود فرش سلیمان، غم مخور

چرخ تولیدات داخل می شود فعال تر
حال، چین هم می زند برچسبِ ایران، غم مخور

روزگاری خوش برای ما شده این روزها
گَه گُداری خواب می بینم بدین سان، غم مخور


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

============================
پی نوشت:
*: اشاره به سخن رئیس جمهور محترم زمان تصویب برجام که فرمودند: حتی آب خوردن هم در گرو این توافقات است.
**: اشاره به سخنان رئیس جمهور محترم و دکتر ظریف در اواخر آذرماه 94

  • مرتضی محمودی - ۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۸:۰۹

چرا مُو هرچی که مُگُم ... جوابی از تو نِمیَه؟ (ترجمه: چرا هرچی من میگم ... از تو جوابی نمیاد؟)
کوشتی مو رِ تو بی مرام ... جواب خوبی همیَه؟ (ترجمه: منو کشتی بی مرام ... جواب خوبی همینه؟)
گفتی برو گفتی بیا ... موم هی رفتُم هی اَمَیُم (ترجمه: گفتی برو گفتی بیا ... منم هی رفتم هی اومدم)
خودتِر زدی به نشناسی ... مو هی گفتُم: مُیُم مُیُم (ترجمه: خودتو به اون راه زدی و گفتی نمیشناسمت ... منم هی گفتم: منم منم)
روزا همش به فکر تو ... سر مِرَه و شُو مِرِسَه (ترجمه: تمام روز در فکر تو ... میگذره و شب میرسه)
غرور دِرُم خویشتن دارُم ... اشکام وختِ خُو مِرِسَه (ترجمه: غرور دارم و خویشتن دارم ... اشکام وقت خواب میرسند)
گفتُم اگه زنُم بری ... کُوشِ طِلا دِ پات مُنُم (ترجمه: گفتم اگه زنم بشی ... کفش طلا پایت می کنم)
گفتی برو چاخان نگو ... اینار خودُم خوب مدنُم (ترجمه: گفتی برو چاخان نگو ... خودم این دروغ ها رو خوب میدونم)
گفتُم نِگا ای خانَما ... مِهرت مُنُم چه عالیَه (ترجمه: گفتم ببین این خونه ماست ... این خونه رو مهرت میکنم. چقدر عالیه)
گفتی یَرَه ای خانَتَه؟ ... دِ چشم مو آغالیَه (ترجمه: گفتی هی یارو! این خونه توست؟ ... در چشم من لانه ای بیشتر نیست)
گفتُم اُهُک! مگه شما ... حُولی ازی بهتر دیدی؟ (ترجمه: گفتم اُهُ! (حرف تعجب) مگه شما ... خونه ای از این بهتر هم دیدی؟)
دِ مینِ ای بی شوهری ... ایجور جوابِ مُور مِدی؟ (ترجمه: در این بی شوهری ... ایطور جواب منو میدی؟)
یَک روز میَه که آخرش ... سر از کارِت در میِرُم (ترجمه: یک روزی میرسه که بالاخره ... از کارت سر در میارم)
اگه کسیر خواستَه بشی ... داغشِر به سینَت مِذِرُم (ترجمه: اگه کسی را خواسته باشی ... داغ اون کس را به دلت میذارم)


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۹

این شعر مربوط به شهریور 94 است که مقام معظم رهبری آنرا «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامیده بودند:

-------------------------------------------------

یه رأی دادم رئیس جمهور شمایی
کلید داری بکن مشکل گشایی

از اون روزی که بر مسند نشستی
به روی غم همه درها رو بستی

به کل 5 و 1 ها تو حریفی
فرستادی به جنگش تو ظریفی

و بحث هسته ای را هم سرانجام
هم آوردی سر و ته را به برجام

تورّم هم که کلاً رخت بسته
زِ افزایش به قیمت گشته خسته

فراوانی و ارزانی در ایران
به لطف بی دریغ این دلیران

و ایران خودرو اَت هم بیست، عالی
زده ماشین هلو (شاید گلابی!)

و قیمت هم که مُفت، مقرون به صرفه
نبودِ کیفیت؟! اصلاً! نه! حرفه

قوی تر هم از آن، موجود، سرپا
نه کادیلاک و پورشه، بلکه سایپا!

و این دولت ز تدبیرات و امید
به عرش این مملکت خواهد رسانید!

ز خوبی هرچه گویم نیست بسیار
تبم بالا و هذیانات بیمار!


#مرتضی_محمودی

#ashaareman.blog.ir

#instagram:mortezamahmoudi65

  • مرتضی محمودی - ۲۸ آذر ۹۵ ، ۰۷:۰۴